چند روش برای پرورش هیجان، پابهپای رشد و نمو کودک
چند روش برای پرورش هیجان، پابهپای رشد و نمو کودک
چه روشهایی برای پرورش هوش هیجانی کودک وجود دارد؟ تا چه سنی این هوش میتواند افزایش داشته باشد؟
در این مقاله قصد داریم دوران زندگی کودکان را تا مقطع نوجوانی به 7 دورهی مهم و متفاوت تقسیم و راهکارهای عملی و پیشنهادهای لازم را برای رشد و پرورش بهتر کودکان ارائه کنیم. بدیهی است که این راهنماییها صرفاً به همین مطالب محدود نیست، پس امید آن میرود تا زمینهای شود برای آگاهی بیشتر و انتخاب بهتر راهکارها توسط خود شما.
و اما مراحل:
1) از سه تا شش ماهگی
2) از شش ماه تا هشت ماهگی
3) از نه تا دوازده ماهگی
4) از یک تا سه سالگی
5) چهار تا هفت سالگی
6) از هشت تا دوازده سالگی
7) دوران نوجوانی
دوران سه تا شش ماهگی
تجربه نشان داده که والدین زمان آغاز ارتباط با فرزندشان را از سه ماهگی اعلام کردهاند. روانشناسان و متخصصین علوم تربیتی هم این نظر را بهگونهای تأیید کردهاند. آنها براین عقیدهاند که کودکان سه ماهه در چشم خود برق خاصی دارند که میتوان منشأ آن را دیدن چهرهی پدر و مادر و محیط پیرامون برای اولین بار و به صورت واضح دانست. بررسیهای متعدد نشان داده که سه ماهگی، آغاز ارتباط چهره به چهرهی کودکان و شروعی است بر یادگیریها و درک کودک از پیرامونش.
توجه: آغاز ادراک کودک از اتفاقات و محیط پیرامونش یعنی والدین میتوانند با استفاده از واکنشها و توجهی که نسبت به کودکشان دارند، پرورش هیجانی را شروع کنند.
والدین برای برقراری ارتباط با کودکان سه تا شش ماههشان از ارتباطهای چهره به چهره و کلامی استفاده میکنند. اگر دقت کرده باشید، بدون شک دیدهاید که کودکان و والدینشان وقتی که روبهروی هم قرار میگیرند، حرکات یکدیگر را تقلید میکنند. به عنوان نمونه کودکان با تکان دادن دستهایشان، واکنشی نسبت به تکان دادن دست پدر یا مادر انجام میدهند. یا هنگامی که کودک زبانش را از دهانش بیرون میآورد، والدین هم معمولاً زبان خود را از دهان خارج میکنند؛ یا چهرهی خود را مثلاً هنگام چشیدن چیزی ترش تغییر میدهند، درست مثل کودک. در ارتباطهای کلامی، میتوان صحبتهای عاشقانهی پدر و مادر هنگام بازی یا آغوش گرفتن کودک را مشاهده کرد که به گویشی بچهگانه، ثانیهای هزار بار فدای کوچولوی دوست داشتنیشان میشوند و از رفتار و اعضاء بدنش تعریف و تمجید میکنند. به اینگونه صحبتها که به الگویی خاص بین والدین تبدیل شده، الگوی «زبان بچهگانه» میگویند.
نکته: کودک از تقلید کردن و به خصوص تقلید شدن بسیار لذت میبرد، این فرآیند به کودک میفهماند که پدر و مادر به فکر او هستند و همیشه حرکات او را زیر نظر دارند. این آغاز تجربهی درک شدن و ارتباطهای احساسی است.
توجه: ناراحتیها، عصبانیتها، بیحالیها، بدعنقیها، گوشهگیریها و عصبانیتهای مادرانی که دچار افسردگیهای طولانی هستند، روند رشد کودک را مختل کرده و آن را به تأخیر میاندازند.
طبق بررسیها و تحقیقات دکتر فیلد و متخصصین علوم تربیتی، کودکان سه ماهه علاوه بر اینکه شروع به شناخت محیط پیرامون و درک آنها میکند، دست به کار دیگری هم میزنند و آن تنظیم و کنترل توانایی تحریکات فیزیولوژیکی (زیست شناسی بدن) برآمده از ارتباطهای اجتماعی و هیجانی است. این دانشمندان میافزایند که دمدمی مزاج بودن کودک (اینکه گاهی روی از شما بر میگرداند و دقیقهای بعد مشغول بازی با شما میشود.) فرآیند نیازی در او است. یعنی این بیاعتنایی به حرکات و گفتار شما، برآمده از تپش قلب و تحریک بیش از اندازهی کودک بوده و او میخواهد با اینگونه رفتار، کمی خود را آرام کند.
نکته: گاهی والدینی بیخبر از این نیاز کودک، وسایل تحریکی بیشتری به کار میگیرند تا کودک را وادار به واکنش کنند؛ کودک هم که تمام راههای فرار را بسته میبیند، ناچار به مؤثرترین شیوهی دفاعی خود (گریه) روی میآورد.
گاهی ممکن است به برخی حالات بیقراری کودک برخورد کنید. بهترین راه برای آرام کردن کودک، روش آزمون وخطاست. یعنی هر کاری که میتوانید انجام دهید. برای نمونه، برخی از این روشها را معرفی میکنم:
1) خاموش کردن چراغ
2) ساکت کردن محیط خانه
3) در آغوش گرفتن و راه رفتن
4) تکان دادن او
5) آرام صحبت کردن با او
6) پخش موسیقیهای آرام به خصوص موسیقیهای کلاسیک مثل بتهوون و باخ که توسط متخصصین علوم تربیتی مورد تأیید قرار گرفته و به پرورش هوشی کودک هم کمک میکند
7) لالایی خواندن
8) ماساژ دادن
9) نوازش کردن
10) جلب کردن توجه او
11) گاهی دیده شده که کودکان با صدای ماشین لباسشویی یا خرخر رادیو آرام شدهاند
زمانی که شما به رفتارهای منفی کودکتان، واکنشهای آرامبخش نشان میدهید، دو درس مهم را به آنها میآموزید. میآموزید که هیجانات منفی او بر محیط پیرامونش تأثیر میگذارد. میآموزید که آزاد شدن از همه هیجانات و رسیدن به آرامش کاملاً امکانپذیر است.
دیدگاهتان را بنویسید