وبلاگ

مراحل تغییر دادن رفتار کودکان

تربیت صحیح کودک

مراحل تغییر دادن رفتار کودکان

چطور رفتار کودکم را تغییر بدم؟

کودکان و والدینی که از هر نظر کامل باشند، وجود ندارند و ما تا به حال والدینی را که دست کم گاهی نسبت به توانایی‌ها و آگاهی‌های خودشان به عنوان مادر یا پدر شک نداشته باشند، ملاقات نکرده‌ایم. کودکان، همیشه آن طور که والدین می‌خواهند، رفتار نمی‌کنند و وقتی والدین احساس می‌کنند که نمی‌توانند عادات و رفتار فرزندان خود را تغییر دهند، درمانده و آشفته می‌شوند و اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهند.

اگرچه والدین امروزی، از نظر تحصیلات و اطلاعات، در تاریخ نمونه‌اند، ولی هنوز پرسش‌های بسیاری وجود دارد. وقتی کارولین در مورد این که برای رفتن به مدرسه چه بپوشد، پانزده بار نظرش را تغییر می‌دهد و مثل همیشه از سرویس مدرسه جا می‌ماند، شما به عنوان پدر یا مادرش چه باید بکنید؟ وقتی کنت در سوپر مارکت رفتار ناشایستی دارد، چه واکنشی نشان می‌دهید؟ وقتی بچه غذا نمی‌خورد؟ وقتی سام دائما خواهر کوچکش را کتک می‌زند؟ وقتی هلن شب از خواب بیدار می‌شود و تا صبح با تلفن حرف می‌زند؟ یا وقتی دیوید ناخن‌هایش را تا ته می‌جود؟

تربیت صحیح کودک

والدینی که با ما مشورت کرده‌اند، راه حل‌های ارزنده‌ای دریافت کرده اند. اما پیش از آنکه شما هم آن‌ها  را به کار ببندید، مطالبی که از نظر شما می‌گذرد باعث می‌شود درک شما از مسائل بهتر و کاربرد روش‌ها ساده‌تر شود. به خاطر داشته باشید که نباید در کوتاه مدت انتظار پیشرفت زیادی داشته باشید. اهداف خود را متناسب با سن، شخصیت ، توانایی‌ها، جنس و میزان رشد عقلی فرزندانتان تعیین کنید. همه کودکان در یک سین مشخص وارد مرحله ای مشابه نمی‌شوند و هم چنین به میزان آموزش پذیری آن‌ها  نیز به یک میزان نیست. از آنجا که شما بهتر از هر کس دیگری کودک خود را می‌شناسید، باید به قضاوت و غریزه خود اعتماد کنید.

 

1- مشکل را تشریح کنید

پیش از هر اقدامی باید رفتارهایی را که می‌خواهید تغییر دهید، دقیقا مشخص کنید. این‌که به یک کودک برچسب شیطان، وحشی، لجباز یا حرف نشنو بزنیم، کمکی به حل مساله نخواهد کرد؛ زیرا این برچسب‌ها کلی و مبهم‌اند و شما نمی‌توانید چیزی بدین مبهمی را عوض کنید. بعلاوه، شما که نمی‌خواهید همه رفتارها و ذهنیات کودک را عوض کنید. پس به طور اختصاصی عمل کنید، از احساسات مایه نگذارید، مشکل را تشریح کرده، آن را از سایر موارد جدا کنید.

دقیقا به چه علت فرزند شما دست به رفتار ناپسند می‌زند؛ یا از انجام کاری طفره می‌رود؟ از سوی دیگر چیزی که شما از او می‌خواهید دقیقا چیست؟ کاری که کودکتان انجام می‌دهد و شما را عصبانی می‌کند، به دقت زیر نظر بگیرید. اگر فکر می‌کنید که لوسی هرگز کاری را که شروع می‌کند به پایان نمی‌رساند، تجزیه و تحلیل کنید که او چه رفتاری می‌کند که شما به ناچار این طور فکر می‌کنید. رفتار را به بخش‌های کوچک‌تری تقسیم کنید: لوسی تکالیفش را تمام نمی‌کند و هرگز لباس‌هایش را مرتب نمی‌کند. شما نمی‌توانید بگویید که او هیچ وقت کارهایش را درست انجام نمی‌دهد، ولی می‌توانید کوشش کنید مشکلی را که در مورد تکالیف و لباس‌هایش  دارد حل و رفع کند.

یک تکه کاغذ بردارید و آن را از طول به دو بخش تقسیم کنید. در بالای یکی از بخش‌ها بنویسید به ندرت و در بالای بخش دیگر بنویسید اغلب در ستون اول، رفتارها یا عادت‌های خاصی را که دوست دارید کودکتان کمتر آن‌ها را انجام دهد، بنویسید و در مقابل آن )در ستون دوم) رفتاری را بنویسید که دوست دارید فرزندتان آن‌ها را در بیشتر مواقع انجام دهد. برای مثال:

کم تر رخ دهد بیشتر رخ دهد
حاضر جوابیطفره رفتن از کاربه هم ریختن اتاق گفتار مودبانهعمل به درخواست ها بدون تاخیرقراردادن لباس ها در کمد

2- در هر زمان بر روی یک مشکل تمرکز کنید

وقتی مواردی از رفتار کودکتان را که می‌خواهید تغییر دهید، دقیقا مشخص کردید که ممکن است وسوسه شوید و همه مواردی را که در جدول نوشته‌اید با هم تغییر دهید. اما در برابر این احساس مقاومت کنید و ابتدا یک مشکل را در نظر بگیرید، آن را حل کنید و سپس به مورد بعدی بپردازید.

ما به والدینی که با فهرست رفتارهای ناشایست کودکانشان پیش ما می‌آیند کمک می‌کنیم تا موارد را بر حسب اهمیت بنویسند. سپس یکی از آن‌ها  را که لزوما مهم‌ترین مشکل نیست، برای کار انتخاب می‌کنیم. وقتی شما می‌خواهید اولین مورد را برای شروع انتخاب کنید، ممکن است یک رفتار سخت یا رفتاری را که بیش از بقیه شما را آزار می‌دهد انتخاب کنید. این بد نیست ولی گاهی بهتر است کار را با یک مشکل کم اهمیت‌تر که سریع‌تر حل می‌شود آغاز کنید تا در شروع احساس موفقیت کنید.

در هفته‌ها یا ماه‌‌‌های بعد، همان‌طور که به سمت پایین فهرستی که تهیه کرده‌اید پیش می‌روید، احتمالا احساس می‌کنید که اولویت‌های شما در فهرست در حال تغییرند  مشکلات جدیدی ایجاد و موارد قبلی ناپدید شده‌اند یا به نظر کم اهمیت‌تر می‌آیند. هر تغییر، یک تأثیر کلی بر رفتار فرزندتان خواهد‌ داشت و روند بهبود را تسریع خواهد کرد. هر تغییر به منزله گامی است که در مسیر تربیت فرزند خود برمی‌دارید. رفته رفته الگوهای قدیمی عوض خواهند‌ شد و خواهید دید که شما و فرزندتان خیلی زود احساس بهتری نسبت به خود و یکدیگر پیدا خواهید کرد.

3- سخت نگیرید

معمولا مشکلات یک کودک یک شبه حل نمی‌شود. تغییرات در کودکان و همچنین افراد بالغ به آرامی و مرحله به مرحله ایجاد می‌شوند. اگر کودکی که قبلا به هیچ وجه پیانو تمرین نمی‌کرد، حالا روزی ده دقیقه تمرین می‌کند، راضی باشید و این رضایت را نشان دهید. زیرا این نشانه یک پیشرفت واقعی است. فرزند شما به تدریج احساس خوبی نسبت به خودش پیدا خواهد کرد و تشویق خواهد‌ شد که بیشتر تمرین کند یا اگر پسرتان قبلا برای رفتن به مدرسه دچار مشکل بوده و دو سه روزی است که این مشکل برطرف شده‌است، انتظار نداشته باشید که قبل از خارج شدن از منزل رختخوابش را هم جمع کند. صبر کنید و حوصله به خرج دهید، آن هم به تدریج درست خواهد شد. برای هر دو شما این خیلی مفیدتر‌‌ است که به جای مأیوس شدن از دست نیافتن به انتظارات بیش از حد، از پیشرفت های کوچک و تدریجی خوشحال باشید.

4- هماهنگ و ثابت قدم باشید

موفقیت قطعی شما در تغییر رفتارهای فرزندتان نیازمند هماهنگی و ثابت قدمی است: در مورد چیزی که می‌گویید جدی باشید، چیزی را بگویید که منظوری از آن دارید و مطمئن شوید که هر دو یک چیز را می‌گویید. شما و همسرتان باید در مورد مشکل و راه حل، پیش از دست زدن به هر کاری، اتفاق نظر داشته باشید. به علاوه، اگر بتوانید با پرستار بچه، معلم‌ها، سایر اعضاء خانواده و هر فرد دیگری نیز که به طور منظم با کودک شما ارتباط دارد هماهنگی پیدا کنید، نتیجه کار شما بسیار بهتر خواهد بود.

همیشه یک راه حل را به اندازه کافی به کار ببرید تا فرصت دستیابی به نتیجه دلخواه را داشته باشید. طبق تجربه‌های ما، والدین خیلی زود خسته می‌شوند و بچه‌ها این را می‌دانند. اگر والدین مقاوم و استوار نباشند، بچه‌ها به خواسته‌های آن‌ها  احترام نمی‌گذارند و خود را موظف به انجام آن‌ها  نمی‌دانند. چون مطمئن هستند که با کمی گریه و اندکی سماجت به هدفشان می‌رسند. وقتی شما تصمیم خود را در مورد این‌که چگونه با یک مشکل روبرو شوید گرفتید، تردید به خرج ندهید. برای مثال وقتی فرزند شما در سوپر مارکت، برای شکلات گریه می‌کند، اگر پس از چند دقیقه نتوانید در برابر گریه التماس یا نگاه‌های شماتت بار دوستتان که با شما به خرید آمده‌‌ است بایستید و در نتیجه تسلیم شوید، نه تنها مشکل را حل نکرده‌اید بلکه در واقع آن را تقویت نیز کرده‌اید.

برای کمک کردن به خود در ثابت قدم بودن، تغییرات را اندازه بگیرید و ثبت کنید. در اغلب موارد، این تغییرات به آن اندازه که شما انتظار دارید آشکار نیستند، ولی به هر‌حال وجود دارند. اگر کودک شما بدخلقی می‌کند، تعداد و فواصل زمانی بدخلقی‌ها را بررسی و آن‌ها را ثبت کنید. ما این طور فکر می‌کنیم که پس از چند روز پایداری در استفاده از یک روش، از کمتر شدن عصبانیت‌های فرزندتان متعجب خواهید شد. وقتی شما دریابید که در حال پیشرفت هستید، ادامه دادن راه برایتان آسان‌تر خواهد بود.  بررسی موارد ثبت شده از یک نظر دیگر هم اهمیت‌ دارد و آن این‌که اگر راه حل انتخاب شده در مورد شما پاسخ نمی‌دهد، یکی دیگر از روش‌های پیشنهادی را به کار ببندید.

5- با دید مثبت نگاه کنید

سعی‌کنید رفتار عمومی فرزندتان را با دید مثبت نگاه کنید. بجز رفتارهایی که شما را آزرده و مأیوس می‌کنند، از همه رفتارهای او ناراضی نیستید. پس در حالی که روی یک رفتار ناپسند او کار می‌کنید و در حال اصلاح آن هستید، به او اطمینان دهید که دوستش دارید و به او احترام می‌گذارید. اگر جانی در رستوران شلوغ می‌کند و سپس ساکت می‌شود، به او بگویید که شما رفتار اخیرش را می‌پسندید. یک نظر مثبت بسیار بیشتر از خیل انتقادات مؤثر واقع می‌شود. هرگز تحسین را بخصوص در مورد کودکان، کم ارزش نپندارید. کودکان در هر مرحله سنی که باشند، تمایل شدیدی دارند که والدینشان آن‌ها  را بپسندند )اگرچه ما آن‌ها را می‌پذیریم اما گاهی درک آن برای کودکان مشکل است(

6- بگذارید بچه ها بدانند منتظر چه باید باشند

پس از آنکه رفتاری را که می‌خواهید تغییر دهید، انتخاب کردید و همین‌طور راهبرد (استراتژی( یا راه حل‌هایی را که ما پیشنهاد کرده‌ایم برگزیدید، دنبال یک موقعیت مناسب باشید تا به کودک توضیح دهید چه اتفاقی قرار‌ است بیفتد. با دیدی مثبت به قضیه بنگرید و آن را به سادگی تشریح کنید.

هدف هایتان را با کلمات ساده‌ای که کودک به راحتی آن‌ها را می‌فهمد، توضیح دهید. اغلب والدین، با زبان بزرگسالان با کودکانشان صحبت می‌کنند؛ به آن‌ها  می‌گویند که باید مسئولیت پذیرتر، قابل اعتمادتر یا خوش خلق‌تر باشند. بچه‌ها معمولا مفهوم این کلمات را نمی‌دانند. به کودک بگویید که دقیقا چه می‌خواهید بکنید و چه انتظاری از او دارید: مثال جولی همین حالا ما می‌خوایم لباس‌های چرک تو رو جمع کنیم و توی سبد لباس چرک بذاریم در مورد آن چه از او می‌خواهید انجام بدهد یا ندهد صحبت کنید.

اهداف کلی خود را آشکار نکنید ولی با حالتی دوستانه و سرشار از محبت و عاری از هرگونه تهدید، اجازه دهید هدفی را که هر دو برای رسیدن به آن کار می‌کنید بداند. بسته به راهبردهایی که انتخاب کرده‌اید و همین طور سن کودک، ممکن است اطلاعات بیشتری نیز برای گفتن به او داشته باشید )نظیر جایزه ها(.

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

دیدگاهتان را بنویسید