شرایط تربیت فرزندان عوض شده
زمان من، وضع این طور نبود
چرا امروزه تربیت فرزند، مثل تربیت فرزند بیست یا سی سال پیش نیست؟ چرا روشهای قدیمی، دیگر مؤثر نیستند؟ چرا امروزه، پدر یا مادر بودن این قدر گیجکننده و دشوار است؟ فرزندپروری، بسیار دشوار است چون کودکی، بسیار دشوار است. کودکان، تحت فشار هستند ـ تحت فشار برای تصمیمگیری بالغانه با تجربیات و احساسات کودکانه؛ تحت فشار از طرف گروه همسالان؛ تحت فشار از طرف مدرسه؛ تحت فشار از طرف رسانهها؛ تحت فشار نشأت گرفته از فشار بر والدین. فشاری که بر روی کودکان ما وارد میشود به مسائل و مشکلاتی برای ما تبدیل میشود.
تغییرات چندی در فرهنگ ما تأثیر شدیدی بر تربیت و نقش ما به عنوان پدر و مادر، داشته است.
اقتصاد ماا، تنش مالی در خانوادهها ایجاد کرده است. والدین وقتی به خانه میآیند پر از استرس بوده و کم حوصله هستند. طلاق فزاینده، همة کودکان ما را تحت تأثیر گذاشته است. امروزه، مدارسی وجود دارند که در آنها چهار کودک از پنج کودک، طلاق را تجربه کردهاند. فرزندپروری به شکل تک والدی، امریست استرسزا.
بیستسال پیش، همهمردم یکشهر یا در یکهمسایگی، دارایعقاید و ارزشهای یکسانی بودند. مهم نبود که میخواستید کجا زندگی بکنید چون ارزشها و عقاید تقریباً یکسان بودند. والدین، انتظارات مشابهای داشتند. اما امروزه، این موضوع، دیگر صادق نیست. هر خانوادهای برای خود، معیارهای خاصی دارد و کودکان ما از درستی و نادرستی، برداشتهای خاصی دارند که برای آنها گیجکننده است.
این تغییرات، چگونه بر روی شیوههای فرزندپروری ما تأثیر میگذارند؟ چرا روشهای قدیمی، امروزه، کارآمد نیستند؟ شیوههای قدیمی فرزندپروری، راهحلهای سادهای برای جامعهای داشتند که مسائل و مشکلات سادهای داشت اما مسائل و مشکلات امروزی، بسیار پیچیده بوده و نیازمند راهحلهای اساسی است. فرزندان ما در حال حاضر، نه در گذشته بلکه در آینده زندگی میکنند. ما ناچاریم از عهدة بدبختیهای دوران خود، برآییم. اگر مایلید پدر و مادر موفقی باشید بایستی شیوة فرزندپروری امروزی را خوب بدانید. فرزندپروری نیاز به آموزش دارد نه به این خاطر که والدین قادر به این کار نیستند بلکه به این خاطر که امروزه، فرزندپروری، دیگر، کار سادهای نیست.
سه وعدة موفقیتآمیز
برای والدین موفق بودن، سه قول یا وعدهای وجود دارد که لازم است به عمل بیاورید. اولی، وعدة سعة صدر برای پذیرش ایدههای جدید. اگر میبینید کاری که میکنید، مؤثر است به آن ادامه دهید و اگر مؤثر نیست، شجاعت امتحان روش جدید را داشته باشید.
دوم این که صبر و حوصلة بسیار زیاد داشته باشید. اگر فرزند شما دوازده سال دارد دوازده سال طول کشیده که چنین رفتاری در او نهادینه شده است پس برای تغییر شخصیت زمان کافی به او بدهید. این، کاری است که متأسفانه اغلب والدین، انجام نمیدهند. روند سریع انجام کار که امروزه به نعمت پیشرفت علم و تکنولوژی صورت گرفته است ما را شرطی کرده تا انتظار فوری و آنی برآورده کردن نیاز خود را داشته باشیم. تکنولوژی ما را کم حوصله کرده است. اعتقاد داریم که چون در حال امتحان ایدة جدید هستیم پس، تغییرات بایستی یک شبه رخ بدهند. چند روز برای امتحان کردن ایدة جدید به اندازه کافی، طولانی نیست. بعضی از روشها برای بهبود یافتن به زمان زیادی نیاز دارند پس باید صبور باشیم.
سوم این که قول بدهیم روشهای درست فرزندپروری را به اجرا بگذاریم. هر والدی باید چنین کاری را انجام بدهد حتی خود من. بچههای من به این موضوع که من روانشناسی هستم که درس مربوط به فرزندپروری را در دانشگاهها تدریس میکنم، کوچکترین اهمیتی نمیدهند! وقتی در خانه هستم برای آنها، یک پدرم و درست مثل شما در حال امتحان پس دادن. من نیز بایستی تمرین بکنم. اگر تمایل به خواندن ایدههای جدید داشته اما تمایلی برای اجرای آنها را ندارید پس این کتاب را به کس دیگری داده و به جای آن یک چوب جادو بخرید!
کودکان، هم رفتار خوب را یاد میگیرند و هم، رفتار بد را. رفتار از طریق جادو رخ نمیدهد. رفتار، ارثی نیست. خوشرفتاری کودک، نتیجة خوششانسی نیست. پس، امیدوار باشید. اگر کودک میتواند رفتاری را یاد بگیرد، توان تغییر آن را نیز خواهد داشت. بنابراین، رفتارهای مربوط به فرزندپروری هم آموختنی است. مهارتهای فرزندپروری خوب به طور ناگهانی و غریزی ظاهر نمیشوند بلکه والد موفق بودن را میتوان آموخت.
دیدگاهتان را بنویسید