وبلاگ

اولین احساسات پس از دیدن نوزاد تازه متولد شده

دوران نوزادی

اولین احساسات پس از دیدن نوزاد تازه متولد شده

خیره شدن به چشم های نوزاد و تحقق یافتن اینکه شما رسما مادر شده اید گردبادی از احساسات مختلف را در شما بوجود می آورد که بعضی از آنها قابل پیش بینی و بعضی دیگر مانند یک صاعقه غیر منتظره با شما برخورد می کنند. تغییرات در عکس العمالهای طبیعی بسیار زیاد است. داشتن یک کودک یک تغییر اساسی در زندگی است و تأثیر آن بر هر فردی متفاوت است. ارتباطات و مسئولیتهایتان خیلی سریع تغییر می یابند.

فرزند پروری

و در صدر همه سازگاریهای فیزیکی در بدنتان، هورمونها یک کشش هیجانی را بوجود می آورند که حتی برجسته تر از تغییرات هورمونی است که در سه ماهه اول بارداری تجربه کردید.
به خودتان اطمینان دهید که بیشتر احساساتتان طبیعی است

 غرور و لذت یا بی تفاوتی:  بیشتر مادران از ملاقات کودکی که تصورات او نه ماه ذهنشان را مشغول کرده بود، به هیجان می آیند. آنها در می یابند که نمی توانند لمس کردن و نگاه کردن به نوزداشان را متوقف کنند حتی نگاه کردن به او هنگامی که خواب است، جالب به نظر می رسد. ولی همه خانم ها در نگاه اول این عشق را تجربه نمی کنند. مخصوصاً اگر دوران بارداری یا زایمان سختی را پشت سرگذاشته باشند و یا وضعیت کودک و جنسیت او همان نباشد که تصورش را می کرده اند، در این صورت زمان بیشتری طول می کشد تا نوزادش را بشناسد و به او عشق بورزد.

ترسهای ناخود آگاه در مورد کودکان یا توانایی شخص برای مراقبت از نوزاد نیز می توانند سد راه بعضی از خانم ها باشد. احساس گناه یا بی مبالاتی نکنید اگر تردید قوی ترین احساس شما بود. این بازتاب عدم شایستگی شما برای مادر بودن نیست. خیلی کارهای دیگر در جریان هستند. به خودتان فرصت بدهید.

 نیاز  به خاطر آوردن تجربه زایمان: از یاد آوری اینکه چطور کودکتان سانتی متر سانتی متر به دنیا آمد هرگز خسته نمی شوید. جزئی ترین مراحل، تمرینات تنفسی و تیم پزشکی هنگام زایمان برای سالها در ذهن شما می مانند. چه این داستان آمیخته با افتخار باشد چه با ناامیدی، این میل غیرقابل کنترل برای بازگو کردن داستان زایمان هر شخص یک پدیده جهانی است. تا اندازه ای، این یک مرحله حساس است که به شما کمک می کند مشکلات احساسی خود را در مورد زایمان حل کنید. مخصوصاً اگر زایمان دقیقا مطابق آنچه که تصور می کردید، نباشد. بررسی مجدد همه جزئیات بسیار هیجان انگیز است و به مادر فرصت می دهد تا نقاط ضعف و قوتش به هنگام زایمان را باز شناسد و با آنها کنار بیاید.
همچنین، به یاد آوردن یک تجربه مثبت به تحکیم بخشیدن یک تصور ذهنی جدید یعنی یک شخص قوی و توانا، یک مادر، کمک می کند.

اضطراب و عدم کفایت: مادر بودن یک وظیفه خطیر و جدید است. انتظار داشته باشید که مرتبا به خودتان غر بزنید و مثلاً بگویید “آیا می توانم از عهده آن برآیم؟ آیا می توانم یک مادر خوب باشم؟ “نوزاد هم به تضعیف روحیه شما کمک می کند زیرا نوزادان نمی توانند با زبان خواسته هایشان را مطرح کنند و یا از شما تشکر کنند.
توقع نداشته باشید یک مادر نمونه باشید، تنها سعی کنید هر روز را به بهترین نحوی که می توانید به پایان برسانید. اعتماد به نفس و کفایت شما همراه با کودکتان رشد می کنند.

حساس شدن (به انتقاد، به نصیحت، به همه): اگر تصور می کنید در طول دوران بارداری توصیه ها و نصایح زیادی به شما شده است، لازم است فقط صبر کنید. نظرات بیشماری در مورد مراقبت از کودک وجود دارد. مشکل اینجاست که روحیه شما حالا کمی ضعیف شده است و شما نسبت به توصیه ها و کارهای اطرافیانتان بیش از حد حساس شده اید. دستپاچگی در مورد نقش جدید، خستگی و هورمونها شما را کم طاقت می کنند. این را هم بپذیرید (زیرا اطرافیان شما باید نسبت به شما و آنچه که انجام می دهید حساس باشند) این دوران هم می گذرد.

تغییر حالات روحی: تعجب نکنید اگر شعف شما نسبت به نوزادتان ناگهان مورد حمله حالاتی چون افسردگی، گریه یا تردید قرار گرفت. حتی برای راضی ترین مادران بیدار شدن از خواب ساعت 2 نیمه شب و شیردادن به نوزاد، نشستن در آب گرم و 15 بار عوض کردن نوار بهداشتی در روز در دوران بعد از زایمان کار مشکلی است. جنبه های ملال آور مراقبت از کودک شما را به ستوه می آورد مخصوصاً در هفته های بعد از هجوم تلفنها و فرستادن هدایای تبریک. عدم تطابق بین تصورات دوران بارداری از مادر شدن (نوازش کردن کودک، شیردادن بدون زحمت) و واقعیتهای یکنواخت و کسل کننده باعث ایجاد یک حس مبهم نومیدی در مادر می شود.

عصبانیت بعد از زایمان بسیار شایع است. علت آن ممکن است یکی از عوامل زیر باشد. تجربه ناامید کننده زایمان، نوزادی که مرتبا دل درد دارد، کمبود خواب، از دست دادن آزادی، تنهایی، درد و کسالت. ممکن است پزشک، همسر، مادر شوهر و حتی کودکتان مورد هدف قرار گیرند. بهترین راه برای از عهده احساسات منفی بر آمدن مقابله کردن با آنها است. با پذیرفتن آنچه که احساس می کنید، و فهمیدن دلیل آن می توانید چنین احساساتی را از خود دور کنید، تا اینکه به آنها اجازه دهید شما را آزار دهند. پس تنها در این صورت است که می توانید به خودتان اطمینان دهید و افراد دیگر مثل همسر و دوستانتان به شما اطمینان دهند که دیوانه نیستید: شما یک مادر هستید.

 ترس غیرمنطقی: افکار آزار دهنده در مورد سلامتی کودک در آغاز تا حدودی طبیعی است. ممکن است هر ساعت تنفسش را کنترل کنید و یا صحنه یک تصادف شدید اتومبیل یا افتادن او را در ذهنتان تجسم کنید. چنین اضطرابهایی بازتاب این است که چطور مسئولیتهای جدیدتان را جدی گرفته اید و چطور در مورد مادر شدن احساس نگرانی می کنید. چنین افکاری با گذشت زمان از بین می روند. اگر از بین نرفتند ممکن است نشانه یک نگرانی شدیدتر در مورد مادر شدن و یا افسردگی بعد از زایمان باشد. در این زمینه با پزشک خود صحبت کنید.

 نارضایتی از ظاهر بدن: بیشتر مادران جوان از اینکه نه ظاهرشان و نه احساسشان دیگر مانند گذشته نیست، گله می کنند مخصوصاً اگر خودتان به کودکتان شیر بدهید نمی توانید احساس یک شخص تنها را داشته باشید، بنابراین با شیردادن شما دو نفر بهم پیوند می خورید. بعضی از خانم ها به سراغ رژیم غذایی می روند ولی اینکار نتایج منفی دارد و باعث کم شدن ذخیره شیر سینه ها و افسردگی بعد از زایمان می شود. انجام تمرینات ورزشی قبل از تجویز پزشک سرعت بهبودی را کاهش می دهد.

بعضی دیگر به راحتی از کنار این مسأله رد می شوند و علیرغم نارضایتی که از ظاهرشان دارند هیچ تلاشی برای کم کردن وزنشان نمی کنند و به کارهای معمولی شان می پردازند. به خودتان حداقل یکماه فرصت بدهید و بعد به تدریج با تمرینات سبک مربوط به شکم ورزش را آغاز کنید. در این فاصله کارهای ساده زیر را انجام دهید تا احساس طراوت و شادابی کنید: دوش بگیرید، موهایتان را در عقب جمع کنید، لباس نو بپوشید، کمی عطر بزنید. اجازه ندهید قبل از اینکه آمادگی جسمی و روحی پیدا کنید دیگران به شما فشار بیاورند که به سایز قبلی تان برگردید.

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

دیدگاهتان را بنویسید