لطفا استعداد کودک خود را پیدا کنید
لطفا استعداد کودک خود را پیدا کنید
تصور میکنید کودک شما یک نابغه است؟ من فکر میکنم همین طور باشد و امیدوارم همهی والدین این نظر را در مورد کودک خود داشته باشند. ممکن است کودک شما استعدادهای چندگانهای داشته باشد که سیستم آموزشی تنها بتواند یکی از این استعدادها را شناسایی کند.
یکی از زیانهایی که ممکن است با بیتوجهی والدین برای کودک اتفاق بیفتد، از بین رفتن و یا نادیده گرفته شدن استعدادهای کودک باشد که در مدرسه امکان بروز نداشته است. . (چرا بعضی از کودکان در مدرسه موفق نیستند؟)گاهی کودک در مدرسه به جای این که احساس باهوشی کند، احساس خنگی به او دست دهد.
مقایسه کردن کودکان با یکدیگر یکی از بزرگترین اشتباهات والدین و معلمین است که به فاجعه خواهد انجامید. هرگز کودک خود را با دیگر همسالانش مقایسه نکنید. به جای این کار باید استعداد منحصر به فرد دلبند خود را کشف و تقویت کنید. در غیر این صورت کودک تصور میکند چیزی از دوستان دیگر خود کم دارد و به باهوشی آنها نیست در نتیجه ناتوانی بزرگی در زندگی واقعی خود پیدا خواهد کرد.
از یکی از معلمین نمونه پرسیدم شما که سالهای سال با بچهها بودهاید به نظرتان همهی کودکان باهوش هستند یا خیر؟
او در پاسخ گفت: «من اصلاً بچهای را ندیدم که برای یادگیری کنجکاو و هیجانزده نباشه. اصلاً بچهای را ندیدم که لازم باشه بهش بگن حرف بزن یا راه برو. اصلاً ندیدم که بچهای که داره راه رفتن رو یاد میگیره زمین نخوره و بعد از زمین خوردن بگه دیگه نمیخوام راه برم. حتی در حالی که با صورت رو زمین ولو شده و پوست صورتش آسیب دیده باز هم با هیجان بلند میشه و راه میافته و بعد هم شروع به دویدن میکنه. اما بچههایی را دیدم که از مدرسه خسته شدن و با عصبانیت به پدر و مادرشون گفتن که دیگه تمایلی برای رفتن به مدرسه ندارن. چیزی که جای سرال داره این موضوع هست که برای عشق طبیعی بچهها به یادگیری بین سالهای اول زندگیشون و پایان مدرسه چه اتفاقی میافته؟»
این معلم نمونه در ادامه گفت: «مهمترین شغل یک پدر و مادر باید این باشه که استعدادهای کودک و عشق اون به یادگیری را زنده نگه داره، به خصوص در مورد بچههایی که مدرسه را دوست ندارن این وظیفه بسیار مهمه!»
معلمین اغلب مشاهده کردهاند هنگامی که از دانشآموزان خود آزمونهای تیزهوشی ـ تحصیلی عمومی گرفتهاند، بعضی از کودکانی که نمرههای پایینی در کلاس به دست میآورند در این آزمونها نمرههایی کسب میکنند که نشان دهندهی استعداد برتر آنهاست. بارها گفتهایم باز هم تکرار میکنیم که هیچ کودکی کندذهن نیست و همهی آنها استعدادهای خاص و منحصر به فرد خود را دارند. وظیفهی هر پدر و مادر آگاه و دلسوزی است که هر چه زودتر استعدادهای بالقوهی کودک خود را شناسایی کرده و او را در شکوفایی و تقویت استعدادها و تواناییهایش یاری رساند.
به فرزندتان قدرت بدهید
یکی از روانشناسان میگفت یکی از والدین برای مشکلی که به تازگی با فرزندش پیدا کرده بود به دفترم آمده بود. ظاهراً به دعوت یکی از دوستانشان همراه خانواده در ویلای آنها مهمان بودند. این پدر مضطرب گفت: تقریباً چند روزی آنجا بودیم که کاری برای ما پیش آمد و من به اتفاق همسرم به خانه بازگشتیم، اما پسر هشت سالهی ما که با پسر دوستم ارتباط خوبی برقرار کرده بود، آنجا ماند.
پسرم پس از چند هفته به خانه مراجعت کرد، اما به قدری تحت تأثیر نوع زندگی آنها قرار گرفته بود که مدام خاطرات اقامت در آنجا را برایمان تعریف میکرد. زمانی که از محل کار به خانه میآمدم تعریف از ویلا، ماشین، غذاها و خلاصه هر چیز مربوط به این چند هفته، تنها صحبت¬هایی بود که از او میشنیدم.
پس از مدتی پسرم گفت چرا ما ویلا نمیخریم. این جا بود که دیگر صبرم را از دست داده، با عصبانیت سر او فریاد زدم و گفتم اگر این چیزها را این قدر دوست داری چطور است بروی و با آنها زندگی کنی چون من نمیتوانم اینها را برایت فراهم کنم.
پسرم با ناراحتی گفت که فقط تصمیم داشته ما را در جریان خاطرات زیبایش قرار دهد.
به همسرم گفتم دفترچههای اقساط را به اتاق او ببرد و برایش توضیح دهد که وضع زندگی ما اصلاً قابل مقایسه با دیگران نیست. مشکلات ما به حدی است که به زور میتوانیم هزینههای خوراک خود را بپردازیم.
همسرم بعداً گفت بعد از نشان دادن دفترچه¬های اقساط پسرم به او گفته بود بابا که به شدت کار میکند پس چرا ما نمیتوانیم ویلا و ماشین گرانقیمت داشته باشیم.
پدر در حین تعریف داستان زندگیاش از این که نتوانسته بود به نیازهای خانوادهاش پاسخ دهد بسیار غمگین بود و از من پرسید چه کند تا به بعضی از خواستههای پسرش جامهی عمل بپوشاند.
زمانی که از او در مورد کارنامهی مالیاش سؤال کردم، متوجه شدم که او در امور مالیاش فوقالعاده بینظم و بیبرنامه است. مقداری پسانداز دارد که آن را در بانک خوابانده و هیچ فکر اقتصادی خاصی در سر ندارد.
به پدر گفتم تعجبی ندارد که پسرش چنین برخوردی با او داشته است. سنین 9 تا 15 سالگی دوره¬ی بسیار حساسی در روند پیشرفت کودک است. هرچند علم روانشناسی و تربیت کودک به واسطهی تجربی بودناش علم دقیقی نیست و متخصصان نظریه¬های مختلفی ارائه می¬کنند، اما حدود سن 9 سالگی کودک شروع به فاصله گرفتن از هویت والدینش میکند و در پی هویت مستقلی برای خود میگردد. بنابراین پسر او نیز که در آستانهی این دوره¬ی حساس قرار دارد، از هویت و فرمولهای اقتصادی والدینش شروع کرده تا از هویت آن¬ها فاصله گرفته و به هویت دلخواهش که در خانوادهای ثروتمند پیدا کرده است، نزدیک شود.
او شروع به ساخت فرمول برد خود میکند. میخواهد با اندیشهی کوچک خود که آن را نسبت به اندیشهی مالی پدرش اندیشهی برتر میداند خانواده را نجات داده و برنده شود.
تنها کاری که میتواند برای فرزند او مفید باشد کمک کردن به او در ساخت هویتی نیرومند و کارآمد است تا بتواند در پستی و بلندیهای مالی، تحصیلی، ارتباطات و دیگر چالشهای فراوان زندگی که با آنها روبهرو خواهد شد به او کمک کند.
هرچه بیشتر به پول نیاز داشته باشید، قدرت کمتری خواهید داشت.
افراد زیادی در مدرسه موفق بوده و با کسب نمرات عالی شغل پردرآمدی نصیبشان شده است، اما به دلیل این که به آنها نیاموخته شده چگونه کاری کنند که پول برایشان کار کند، به شدت برای به دست آوردن پول بیشتر کار کرده و زیر بار بدهی درازمدت میروند.
یکی از دوستانم دو مدرک کارشناسی و یک دکترا دارد، اما با وجود تحصیلات خوب، از نظر مالی و شغلی با مشکل مواجه است.
کودک به مرور یاد میگیرد که زندگی کردن بسیار سخت است، اما اگر درکی که از خود به دست میآورد این باشد که کودکی باهوش نیست و با وجود فقر والدینش هرگز ثروتمند نمیشود، زندگی او به مراتب سختتر خواهد شد.
وظیفهی یک پدر و مادر دلسوز و آگاه این است که در قالبسازی هویت فرزند، پرورش و حفاظت از درک او از خود، به وی کمک کنند.
گاهی از برخی کودکان میشنوم که: ما در خانواده اصلاً در مورد پول بحث نمیکنیم، پدرم میگوید علاقهای به پولِ زیاد ندارد، اگر ثروتمند شوم انسانی مغرور و شیطانی خواهم شد، ثروتمندان افرادی حریص و طمعکارند، پدرم میگوید اگر شانس بیاوری شغلی امن و راحت به دست خواهی آورد، مادرم میگوید با سختکوشی کار کن و پولهایت را پسانداز کن.
به نظر من آموزش برای ثروتمند شدن به چنین کودکانی که درکهای شخصی ریشهدار درونیشان چنین است، بسیار سخت خواهد بود.
دیدگاهتان را بنویسید